به اندازه تمام دنیا...
امشب به اندازه ی تمام غصه های عالم دوریت روی قلبم سنگینی می کند،
اشک هایم سرازیر شدند ، بس که زل زدم به لحظه های بی فروغ نیامدنت
ضربان قلبم تکراریترین آوازیست که کورسویی از امید مداومتش می بخشد ،
امشب این دست های پر اضطرابم آغوشی می شوند
برای دلتنگی ها و خستگی ها و غربت ها و آنچه می ماند ،
در میانش یک بغل دلشکستگی و یک دنیا حسرت ...