• وبلاگ : سايه تو
  • يادداشت : خداحافظ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پيام 

    سلام

    انگار اين قصه آهو سردرازي داره،

    مي دوني اينجا در واقع اين صياد كه خودش صيد آهو شده،وقتي ريسماني به گردن داره چطور ميتونه دنبال آهو نره.

    + پيام 

    سلام

    اگه شكارچي قسم بخوره كه از آهو چيزي نميخواد چي؟به نظرت آهو باور مي كنه.

    پاسخ

    اگه شكارچي چيزي از آهونميخواد پس چرا دنبالش مي دود؟؟؟؟آهوچيزي رو باور ميكنه كه واقعيت داره و ميبينه واقعيت شكارچي شكاره حتي اگه يه شكارچي نخواد شكارش كنه اما آهو ريسك نمي كنه حتي اگه شكارچي فقط آهو رو نگاه و نوازش كنه نه شكار بازم از آهو چيزي خواسته اجازه ايستادن براي نگاه ونوازش!
    + پيام 

    سلام

    نميدونم اين چه سريه كه هميشه كسي رو مي خوايم كه اون ما رو نمي خواد.به قول معروف هي من بدو آهو بدو.

    اگه فهميدين به من اطلاع بدين.

    باي

    پاسخ

    سلام.هميشه هم اينطوري نيست آهو اگه مطمئن باشه شكارنميشه شايد اينقدر سريع ندود.آهو كه از آهوفرار نمي كنه!درسته؟!